همزمانی سالروز ربوده شدن امام موسی صدر و آغاز ماه رمضان را بهانهای قرار دادم تا چند نکته از نظرات وی را در این خصوص بیان کنم:
1_ هنگامی که ماه رمضان و روز عید به روزمرگی و عادت تبدیل میگردند، طبیعی است که از مظاهر زندگی عادی تجاوز نمیکنند و در ظرف زمانی محدود خود متوقف میشوند ... در حقیقت ماه رمضان برههای است که مابعد خود را تولید میکند و در روز عید، انسانی جدید زندگی تازه خویش را آغاز میکند که ابعاد وجودی او با انسان پیشین متفاوت است.
2_ روزه، خروج از زندگی روزمره است. لحظهای اندیشیدن و تامل کردن خارج از عادات روزمره انسان. انسان برای یک لحظه، یک ساعت یا ماهی از ماهها با پروردگار خود پیوند ویژهای میخورد. پیوند خود را با زندگی معمولی و روزمره قطع میکند؛ سپس در جهت تنظیم این روابط و غلبه بر این وابستگیها و این احساس که آزاد است تلاش میکند، شخصیت خود را کامل میکند و خود را از نو میسازد.
3_ انسان پس از ماه رمضان از احساسی رقیقتر که از روزه کسب کرده، برخوردار شده است. روزهای که او را با درد و رنج رنجدیدگان آشنا کرده است. او با نیرویی که آن را در تمرین الهی خود به دست آورده حرکت میکند. بنا بر این پایداری و ثبات او افزونتر شده و صبر و اعتدالش رشد کرده است.
4_ شب قدر چیست؟ آیا عبارت است از تقدیرهایی که اجرا میشود؟ یا عمرها و روزیهایی است که معین شده و سعادت و شقاوت ما در غیاب ما رقم میخورد؟ اگر چنین باشد با آیندهای روبرو خواهیم شد و در انتظار سرنوشتی هستیم که در تعیین و ترسیم آن هیچ دخالتی نداریم ... چرا که ما خداوند را به یک حاکم زمینی تشبیه کردهایم که قانون بودجه را در دست گرفته و روزی، عمر، خوشبختی و بدبختی را بنا به میل و هوس خود بدون ارتباط با مردم مقرر میکند.
5_ این است مسیر و خط مشی انسان مسلمان پس از عید فطر: تلاش دائمی برای درمان مشکلات اجتماعی و احقاق حقوق طبقات محروم، کوشش مستمر پس از شناخت ابعاد و دامنه مشکلات جامعه ... تلاشی که از فعالیت اجتماعی وسیلهای برای خدمت به انسان میسازد و وسیلهای برای عبادت خداوند. خدا را میتوان با خدمت به بندگانش نیز عبادت کرد.
___________________________________________________________________________
1_ هنگامی که ماه رمضان و روز عید به روزمرگی و عادت تبدیل میگردند، طبیعی است که از مظاهر زندگی عادی تجاوز نمیکنند و در ظرف زمانی محدود خود متوقف میشوند ... در حقیقت ماه رمضان برههای است که مابعد خود را تولید میکند و در روز عید، انسانی جدید زندگی تازه خویش را آغاز میکند که ابعاد وجودی او با انسان پیشین متفاوت است.
2_ روزه، خروج از زندگی روزمره است. لحظهای اندیشیدن و تامل کردن خارج از عادات روزمره انسان. انسان برای یک لحظه، یک ساعت یا ماهی از ماهها با پروردگار خود پیوند ویژهای میخورد. پیوند خود را با زندگی معمولی و روزمره قطع میکند؛ سپس در جهت تنظیم این روابط و غلبه بر این وابستگیها و این احساس که آزاد است تلاش میکند، شخصیت خود را کامل میکند و خود را از نو میسازد.
3_ انسان پس از ماه رمضان از احساسی رقیقتر که از روزه کسب کرده، برخوردار شده است. روزهای که او را با درد و رنج رنجدیدگان آشنا کرده است. او با نیرویی که آن را در تمرین الهی خود به دست آورده حرکت میکند. بنا بر این پایداری و ثبات او افزونتر شده و صبر و اعتدالش رشد کرده است.
4_ شب قدر چیست؟ آیا عبارت است از تقدیرهایی که اجرا میشود؟ یا عمرها و روزیهایی است که معین شده و سعادت و شقاوت ما در غیاب ما رقم میخورد؟ اگر چنین باشد با آیندهای روبرو خواهیم شد و در انتظار سرنوشتی هستیم که در تعیین و ترسیم آن هیچ دخالتی نداریم ... چرا که ما خداوند را به یک حاکم زمینی تشبیه کردهایم که قانون بودجه را در دست گرفته و روزی، عمر، خوشبختی و بدبختی را بنا به میل و هوس خود بدون ارتباط با مردم مقرر میکند.
5_ این است مسیر و خط مشی انسان مسلمان پس از عید فطر: تلاش دائمی برای درمان مشکلات اجتماعی و احقاق حقوق طبقات محروم، کوشش مستمر پس از شناخت ابعاد و دامنه مشکلات جامعه ... تلاشی که از فعالیت اجتماعی وسیلهای برای خدمت به انسان میسازد و وسیلهای برای عبادت خداوند. خدا را میتوان با خدمت به بندگانش نیز عبادت کرد.
___________________________________________________________________________
1. هیچوقت آدم مذهبیای نبودم و همیشه اعتقادات خاص خودم را داشتم، سال گذشته هنگام ماه رمضان وقتی مشکلات جسمی اذیتم کرد دیگه روزه نگرفتم اما امسال حس دیگهای دارم، نه به این معنا که مشکلات جسمی را جدی نمیگیرم... تنها به این دلیل که این ماه برایم یک کلاس خواهد بود... درست در سالی که اعتقاداتم رنگ تازهای به خود گرفته .
به هرحال این یک ماه را ماه "مهار" خواندهاند ، سعی میکنم بتوانم خودسازی داشته باشم، خوشبختانه تنها محرکم برای این تصمیم اصلا به شرع برنمیگرده و این خیلی راحتم میکنه.
2. به مناسبت دومین سالروز کمپین مطلبی نوشته بودم که متاسفانه به علل مختلف به اتمام نرسید، شاید به بهانهای دیگر در روزی دیگر.
تنها به همین بسنده میکنم که از نظر من در کشوری که سابقهی صد سال مشروطهخواهی داره، حضور فعالان حقوق زن" یک ضرورته و با توجه به همهی محدودیتهای حاکم بر ایران، کمپین دستاوردهای خیلی خوبی داشته و جای تبریک داره
3. یک هفتهای هست که از صبح تا شب به دنبال پیدا کردن دو تا خونه بودیم. ادامهی این پیگیریها با روزهداری در این هوای شرجی و به شدت گرم لبنان یک کم طاقتفرساست. غیبت طولانی این روزها را توجیه کردم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر