دو هفته پیش, یکی از فعالان جبههی مشارکت به اتهاماتی نامعلوم بازداشت شد و چند روز بعد از زندان اوین خبر رسید که برای اعترافات سیاسی و اخلاقی تحت فشار بازجویان قرار گرفته است.
فریبا پژوه روزنامهنگار و عضو فدراسیون بین المللی روزنامهنگاران که اینبار طعمه بازجویان دولت کودتاست سابقهی همکاری با روزنامه اعتماد ملی (با مدیریت مهدی کروبی) و خبرگزاری ایلنا را در کارنامه خود دارد و با آشناییاش به زبانهای انگلیسی و فرانسه گزارشهای مختلفی را در مطبوعات مهم دنیا به چاپ رسانده است.
او تاکنون برای فعالیتهای مطبوعاتیاش به ایتالیا, فرانسه, آلمان و لبنان سفر کرده است, در رفت و آمد به این کشورها نه ممنوعالخروج بوده و نه مورد بازخواست قرار گرفته است. اما ناگهان در اوج نمایش دادگاههای فعالان سیاسی بازداشت میشود.
این بهترین فرصت است که یک عضو عادی جبهه مشارکت که سفرهایی به خارج داشته و به دو زبان نیز مسلط است را به دام اندازند و از او اعتراف بگیرند. در این مدت پژوه ناشناخته نبوده است؛ او وبلاگنویس است و دیدگاههای پنهانی ندارد چنانکه بیست روز قبل از بازداشت و با آغاز دادگاههای نمایشی فعالان سیاسی به اتهام انقلاب مخملی به نقل از گالیله نوشت: "در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمدهام و درحالیکه کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس میکنم توبه میکنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار میکنم و آن را منفور و مطرود میدانم" و ادامه داد "گالیله همزمان پایش را سه بار به زمین زد و زیر لب گفت تو گردی!"
وی در ادامهی این پست مینویسد: "وقتی گالیله در اثر شکنجه و تهدیدات کلیسا مجبور شد به اشتباه خود پی ببرد و به صاف بودن کرهی زمین اعتراف کند یکی از شاگردان گالیله به سمت او آمد و گفت تف به سرزمینی که قهرمان ندارد و پاسخ شنید تف به سرزمینی که به قهرمان احتیاج دارد".
فریبا شب بیست و سوم خرداد با آغاز دستگیریهای گسترده, توقیف سه روزنامه و مسدود کردن سایتهای خبری یادداشتی را در قلمنیوز نوشت که در آن این حوادث را مشابه کودتا علیه دکتر محمد مصدق توصیف کرد.
قرار است به زودی نعمت احمدی وکیل وی از دادگاه خبر بیاورد که او را به چه جرمی بازداشت کردهاند اما مصیبت اینجاست که در این فصل از از تاریخ غمانگیز کشورمان هرکس استعداد بیشتر و کارنامهی روشنتری دارد اتهامش بیشتر و جرمش سنگینتر است.
فریبا میتواند طعمهی خوبی برای اتهام جاسوسی باشد چون زبان میداند و به اروپا سفر کرده است او میتواند طعمهی مناسبی برای اتهامات اخلاقی باشد چون زن است و با حزبی همکاری کرده که سراناش مظلومانه بیش از دو ماه را در سلولهای انفرادی گذراندهاند و به انقلاب مخملی متهماند و چه بهتر که به فساد اخلاقی نیز متهم شوند و کارشان را یکسره کنند.
باید خود را برای رسوا کردن طراحان این پرونده جدید آماده کنیم؛ این تازه اول بازی است.
فریبا پژوه روزنامهنگار و عضو فدراسیون بین المللی روزنامهنگاران که اینبار طعمه بازجویان دولت کودتاست سابقهی همکاری با روزنامه اعتماد ملی (با مدیریت مهدی کروبی) و خبرگزاری ایلنا را در کارنامه خود دارد و با آشناییاش به زبانهای انگلیسی و فرانسه گزارشهای مختلفی را در مطبوعات مهم دنیا به چاپ رسانده است.
او تاکنون برای فعالیتهای مطبوعاتیاش به ایتالیا, فرانسه, آلمان و لبنان سفر کرده است, در رفت و آمد به این کشورها نه ممنوعالخروج بوده و نه مورد بازخواست قرار گرفته است. اما ناگهان در اوج نمایش دادگاههای فعالان سیاسی بازداشت میشود.
این بهترین فرصت است که یک عضو عادی جبهه مشارکت که سفرهایی به خارج داشته و به دو زبان نیز مسلط است را به دام اندازند و از او اعتراف بگیرند. در این مدت پژوه ناشناخته نبوده است؛ او وبلاگنویس است و دیدگاههای پنهانی ندارد چنانکه بیست روز قبل از بازداشت و با آغاز دادگاههای نمایشی فعالان سیاسی به اتهام انقلاب مخملی به نقل از گالیله نوشت: "در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمدهام و درحالیکه کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس میکنم توبه میکنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار میکنم و آن را منفور و مطرود میدانم" و ادامه داد "گالیله همزمان پایش را سه بار به زمین زد و زیر لب گفت تو گردی!"
وی در ادامهی این پست مینویسد: "وقتی گالیله در اثر شکنجه و تهدیدات کلیسا مجبور شد به اشتباه خود پی ببرد و به صاف بودن کرهی زمین اعتراف کند یکی از شاگردان گالیله به سمت او آمد و گفت تف به سرزمینی که قهرمان ندارد و پاسخ شنید تف به سرزمینی که به قهرمان احتیاج دارد".
فریبا شب بیست و سوم خرداد با آغاز دستگیریهای گسترده, توقیف سه روزنامه و مسدود کردن سایتهای خبری یادداشتی را در قلمنیوز نوشت که در آن این حوادث را مشابه کودتا علیه دکتر محمد مصدق توصیف کرد.
قرار است به زودی نعمت احمدی وکیل وی از دادگاه خبر بیاورد که او را به چه جرمی بازداشت کردهاند اما مصیبت اینجاست که در این فصل از از تاریخ غمانگیز کشورمان هرکس استعداد بیشتر و کارنامهی روشنتری دارد اتهامش بیشتر و جرمش سنگینتر است.
فریبا میتواند طعمهی خوبی برای اتهام جاسوسی باشد چون زبان میداند و به اروپا سفر کرده است او میتواند طعمهی مناسبی برای اتهامات اخلاقی باشد چون زن است و با حزبی همکاری کرده که سراناش مظلومانه بیش از دو ماه را در سلولهای انفرادی گذراندهاند و به انقلاب مخملی متهماند و چه بهتر که به فساد اخلاقی نیز متهم شوند و کارشان را یکسره کنند.
باید خود را برای رسوا کردن طراحان این پرونده جدید آماده کنیم؛ این تازه اول بازی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر